بحران آب در ایران
چهارشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۴۱ ب.ظ
اگر جمعیت کنونی کشور را حدود ۶۵ میلیون نفر در نظر بگیریم در حال حاضر ۹۰ تا ۹۲ میلیارد متر مکعب از آبهای تجدیدشونده مصرف میشود و چنانچه این جمعیت در سال ۱۴۰۰ به ۹۰ میلیون نفر برسد، مردم به حدود ۱۴۰ میلیارد متر مکعب آب نیاز خواهند داشت. در حالی که کل آب تجدیدشونده کشور ۱۳۰ میلیارد متر مکعب است و اگر همین روند مصرف آب ادامه پیدا کند با کسری ۱۰ میلیارد متر مکعب آب روبرو خواهیم شد. چنانچه مقادیر عنوان شده بالا را با توجه به سطوح تعریف شده جهانی میزان مصرف مقایسه کنیم، مشاهده میشود که کشور ایران با روند بحران شدید و مزمن آن روبرو است که پیامدهای مخرب آن برای نسلهای آینده نیز بطور جدی نگران کننده و جبرانناپذیر است.
در حال حاضر آب به صورت کالایی اقتصادی، استراتژیک و امنیتی که تحولات منطقهیی و مهمی را رقم میزند درآمده است.
براساس پیشبینی یونسکو، منطقه خاورمیانه و از جمله کشور ما در سال ۲۰۲۵ میلادی با کاهش سرانه منابع آب تجدیدپذیر منطقه به تنش آبی یا کمآبی دچار میشود. هماکنون یک سوم از مناطق کشور از آب کافی برخوردار بوده و دوسوم دیگر جزو مناطق نیمه خشک و خشک محسوب میشوند.
بطور کلی، مصرف سرانه آب در فصول مختلف سال (تابستان یا زمستان) نسبت به شرایط اقلیمی و منطقه زندگی (شهری یا روستایی) متغیر است. حتی مصرف سرانه آب متناسب با شرایط و استاندارد سطح زندگی و بطور معمول وضع مالی و اقتصادی افراد، متفاوت است. آب و بهداشت با یکدیگر رابطه مستقیم دارند.
از این رو، مقدار لیتر مصرفی سرانه آب، به عنوان شاخصی برای تعیین میزان بالاو پایین رفتن سطح بهداشت عمومی، شرایط و کیفیت زندگی در جامعه، مدنظر قرار میگیرد. در کشورهای پیشرفته غربی میانگین مصرف سرانه آب بسیار متفاوت است. براساس آمارهای منتشر شده بطور نمونه، میانگین مصرف هر فرد در شبانهروز در شهری مانند پاریس ۵۰۰ لیتر و در شهر نیویورک ۸۰۰ لیتر است.
در شهرهای بزرگ کشورهای در حال توسعه با بیش از یکصد هزار نفر جمعیت، الگوی متوسط آب مصرفی در شبانهروز برای یک انسان در حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ لیتر برآورد میشود که حدود ۷۰ درصد این آب مصرفی در شهرها به صورت فاضلاب در میآید. (کتاب دانستنیهای محیط زیست، منتشر شده توسط اداره محیط زیست کشور آلمان در سال ۱۹۹۴ میلادی).
در ایران آمارها نشان از این واقعیت دارند که میانگین سرانه مصرف آب ۱۷۰ لیتر در شبانهروز است.
از سوی دیگر به گفته مسئولان مرتبط، طی سالهای گذشته میانگین مصرف آب در کشور ایران از ۲۲۰ به ۱۷۰ لیتر در روز کاهش یافته است.
کاهش این رقم به ۱۵۰ لیتر در روز از جمله برنامههایی است که برای ۱۰ سال آینده برنامهریزی شده است. این در حالی است که با رشد جمعیت و ثابت بودن منابع آبی کشور، سرانه سالانه آب شیرین از شش هزار و ۲۰۳ لیتر در سال ۱۳۴۴ به دو هزار و ۲۵ لیتر در سال ۱۳۶۹ کاهش یافته است.
با ادامه این روند و با توجه به اینکه سرانه هزار متر مکعب آب در سال به عنوان مرز کمآبی و بحران آبی تلقی میشود، میتوان انتظار داشت حداکثر تا ۱۵ سال آینده، کشورمان از نظر منابع آبی با مشکل جدی مواجه شود. هماکنون سهم آب در مصارف کشاورزی ایران در حدود ۹۳ درصد است و با این روند کاشت محصولاتی مانند چغندر قند که به آب فراوان نیاز دارند منابع آب زیرزمینی را نابود خواهد کرد.
در صورتی که با راهکارهای مناسب میتوان شکر را از کشورهای دیگر وارد کرده و به این وسیله شدت بحران آب را کاهش داد. مقابله با معضل کمآبی و بحران آب را میتوان با در پیش گرفتن تمهیداتی کمرنگ کرد اما باید به این نکته توجه داشت که ۷۰ درصد از آب شیرین در بخش کشاورزی مصرف میشود. بخش کشاورزی نقش حیاتی در اقتصاد ملی ایران دارد، بطوری که حدود ۱۸ درصد تولید ناخالص ملی، ۲۵ درصد اشتغال، تامین بیش از ۸۵ درصد غذای جامعه، ۲۵ درصد صادرات غیرنفتی و ۹۰ درصد مواد اولیه مورد مصرف در صنعت را بخش کشاورزی فراهم میکند.
شرایط خاص اقلیمی کشور ایران که شامل خشکی و «پراکنش» نامناسب زمانی و مکانی بارندگی است، یک واقعیت گریزناپذیر است که تولید موادغذایی و کشاورزی پایدار را وابسته به استفاده صحیح و منطقی از منابع آب محدود کشور کرده است. در همین زمینه میتوان گفت که آب آبیاری مهمترین نهاده کشاورزی است. در کشور ما ۵۹ درصد از اراضی نیاز به آبیاری دارند که در دنیا این رقم ۱۶ درصد است. همچنین در ایران تولیدات غذایی از اراضی آبی ۸۹ درصد و از اراضی دیم ۱۱ درصد است.
در صورتی که در دنیا تولیدات غذایی از اراضی آبی ۴۰ درصد و از اراضی دیم ۶۰ درصد است. هر ساله توسط وزارت جهاد کشاورزی، کشاورزان نمونه براساس میزان برداشت محصول در واحد سطح معرفی شده و به آنان جوایزی تعلق میگیرد بدون آنکه میزان آب مصرفی منطقه مورد کاشت محصول و میزان استفاده از نهادهای کشاورزی مورد بررسی قرار گیرد.
از مجموع آب مصرفی (۱۳۰ میلیارد متر مکعب در سال) حدود ۹۳ درصد در بخش کشاورزی (با راندمان آبیاری ۳۰ درصد) بشش درصد در بخش شرب و بهداشت و یک درصد در بخش صنعت مصرف میشود. ۶۱ درصد آب مصرفی در بخش کشاورزی از منابع آب زیرزمینی است. این مساله با توجه به وجود بحران در سفرههای آب زیرزمینی، پیامدهای تخریبی جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت.
۹۴/۰۲/۲۳